ریاست محترم جمهور
سلام علیکم
گاهی اوقات با شنیدن چند حرف بهم چسبیده که جملات پر معنی از آنها متولد می شود پیش خودمان فکر می کنیم که شاید ما جایی که می بایست کاری را که باید بکنیم ، نکردیم و اینچنین است که جلوی چشمانمان یک علامت سوال بزرگ نشأت گرفته از نفسهای یخ زده و رنج دیده اجتماعمان که به ما میرسد قرار می گیرد ملت – کشور-مرز- فرهنگ ، ماهمه با این کلمات و تعریفهای تئوری و تصویری آنها آشنا هستیم ولی نمی دانم چرا برخی اوقات فکر می کنم که چرا وزش بادها بر عکس می شود.
و اینک درد دل کودک یازده سال سقزی به اینجانب در خصوص مشکلات قطع گاز
آقای حیدری نماینده ، من هیوا کلاس چهارم هستم . من پدرم کارگر است . پدرم چهار روز است مریض است آخر گاز نداریم ، نفت نداریم و مادرم خیاطی می کند نمی تواند چون اتاق او گرم نیست . آقای حیدری شما چرا در تهران نمی گویید که ما گاز نداریم تا پدرم بتواند خوب شود و برود سر کار . ما سردمان است من از شما می خواهم به خانه ما و مدرسه ما بیایید که شما هم سردتان بشود آنوقت شما به آقای احمدی نژاد می گویید که گاز برای ما بفرستد و من به امید شما هستم حتماً به آقای احمدی نژاد بگو
چند روز قبل وقتی شنیدم که مشاور حضرتعالی برای حل معضلات گاز در استان مازندران به آنجا سفر کرده است و پس از آن نیز خودتان سرزده به آنجا سفر کرده اید اول گفتم این حرکتی است بسیار ارزنده و بعد گفتم پس چرا بعد از چهار سال قطع گاز و بحران در استان کردستان بویژه شهرستانهای سقز و بانه و پیگیریهای مداوم بنده و آگاهی مسئولین ذیربط هرگز چنین اتفاقی نیفتاد
دریغ از سفر حتی معاون وزیر ، سوال اینجانب که آیا ما دیده نشدیم یا مهم نبودیم و یا فراموش شده ایم؟ همه شما کوه و کوهستان را دیده ایدو شنیده اید ، و مطمئنم اگر یکبارفقط یکبار و فقط یکبار آن پیرمرد 80 ساله سقزی و آن کودک هفت ساله بانه ای که از سردی به سردی رهنمونند را می دیدید شاید بهتر ما را درک می کردید.
شاید اگر اجساد زغال شده آن دختر و پسر خردسال و جوان 18 ساله سقزی که در عید قربان پارسال بعلت استفاده از سیستم معیوب گرمایی و قطع گاز جان خود را از دست دادند را می دید ، شاید بیشتر توجه می کردید
از وقتی این توده سرد به کشورمان آمد تمامی رسانه های سراسری مسائل قطع گاز و پیرامون آن در سراسر کشوررا پوشش دادند ولی چرا ما سقزی و بانه ایهاهیچگاه اسممان نه بر زبان آورده شد و نه بر صفحه تلویزیونها حک شد و این در حالی بود که سقزی ها در 27 درجه زیر صفر و بانه ایها در 15 درجه زیر صفر زندگی می کردند
نگرانم از اینکه حتما جایی برای ما در اولویتهای کشوری در اوج محرومیت نیست تا جنگ بود ما در راس بودیم تا محرومیت هست ما در راس هستیم و تا کم توجهی است باز ما در راس هستیم و این رکوردهایی است که با این اوضاع شاید شکستن آنها سخت باشد امید واژه و موجودی است خستگی ناپذیر و ما فقط امیدواریم
حال ای ابر مردان کشور باز این نوار ادامه خواهد یافت ؟ و آیا هیواها و امثال آنها در سقز و بانه از سرشت پاک خود اینچنین قضاوت خواهند کرد؟؟
جناب آقای دکتر احمدی نژاد
با احترام – فخر الدين حيدري
نماینده مردم شريف سقز و بانه در مجلس شوراي اسلامي